روانشناسی زنان و مردان

روانشناسی زنان و مردان

روانشناسی زنان و مردان

روانشناسی زنان و مردان را از روایت زیر بخوانید

وقتی تو به خانواده ات نمی توانی “نه” بگویی،شاید به خاطره اینه که فرزند وابسته ای، شاید زیادی سرویس دادی، شاید یه شخصیت تعارفی هستی،

هر چه که هست به هر حال خانواده روی تو حساب زیادی باز کرده اند تا حد ایجاد احساس گناه در تو، تا همیشه سرویس خوبی بدی.

آخرش یک فرزند درهر خانواده قربانی خوبی هست!

در خانواده ی تو، قرعه به نام تو افتاده.

اگر غیر این رفتار کنی احتمالا فرزند ناخلف آنهاا می شوی، شاید عاقت کنند، بگویند خیر نبینی…

حالا از اینجا به بعد من (مشاور) با تو کار دارم اینکه از این مرحله چطور پاسخ بدی بستگی به شخصیت و آمادگی تو برای حفظ زندگی و استقلال خودت داره.

حالا که ازدواج کردی محکم پایش بایست.

می دونی همسرت چه به من گفت؟

 گفت:از همان روزهای اول ازدواج انگار دشمن این خانواده هستم، منو که می بینند خون جلوچشمشان را می گیرد…

نمی دونم چرا..؟ مگه چه کرده ام؟

شایدهمسرت کاری نکرده باشد با این حال باید مفصل با او حرف بزنم شاید آنقدر تیز و حساس بوده که هر حرکتی رو تعبیر به ناتوانی “نه” گفتن در تو کرده.

پس ای واااااای کار تو و من هر دو سخت شد.

هم باید با همسرت صحبت کنم تا درجه حساسیت اون رو پایین بیارم، هم جلساتم رو با تو ادامه بدهم.

رک بگویم اگه همکاری کنی رضایت زندگی بهتری تجربه می  کنی اگر نه یا همسرت جدا می شود یا تا مدتی نامعلوم با سردی ادامه می دهید….

که این یکی راه خوبی نیست، اصلا.  بعد هزار و یک اتفاق می افته.

هیچ وقت فکرشو نمی کردی، نه؟

تا قبل از ازدواج با نه گفتن مشکلی نداشتی شاید اصلا متوجه نبودی؛

اما الان با جنس مخالف طرف هستی. یعنی چه؟

اگه مهارت های همزیستی را یاد گرفته باشی می دونی چه می گویم اگر نه، کلاهت پس معرکه است.

فرض می کنم نمی دونی. چه فرض بدی!

ولی این روزا از هر 10 مورد زوجی که برای مشاوره پیش از ازدواج یا به خاطر مشکلات ازدواج یا طلاق به من مراجعه می کنند راحت بگویم 9 نفر از آقایان “تعطیل هستند”.

یعنی هیچی نمی دونند.

یعنی که همسرت  تمام جزئیات رو می بیند، از هیچ کدام نمی گذرد، شاید موقت، اما همین روزا شروع میکنه.

ما تلخی ” نه” گفتنمان را که چشیدیم…

از تو انتظار دیگه ای داره اگه اوضاعت در “نه”گفتن خیلی خراب باشه و همیشه بله قربان خانواده هستی که حق با همسرته اجازه نداری سرش داد و بیداد راه بندازی، شلوغش نکن ، کمک بگیر.

یادبگیر با والدینت بالغانه برخورد کنی؛ بر احساس گناهت غلبه کنی؛

از قدم های کوچکتر نه گفتن شروع کن این طوری با احساست کنار میای.

این رو بدون که سال ها این نقش را داشتی، یک شبه عوض نمیشه.

همسرت هم باید بداند من همراهی اونو جلب می کنم اما تو کارهایی که باید انجام بدی را پشت گوش نینداز.

Leave a Reply

Your email address will not be published.Required fields are marked *

سیزده − چهار =

Instagram
Call Now Button