مشکلات همسران در گذر زمان

مشکلات همسران در گذر زمان

مشکلات همسران در گذر زمان

مشکلات همسران در گذر زمان ممکن است روی هم تلمبار شود.

سالهای زندگی مشترک برای برخی همسران می تواند زنگ خطری باشد برای آنها که می گذارند ریزه کاری های زندگی مشترکشان تلمبار شود.

منظورمان دقیقاً چیست؟

مهارتهای زندگی مشترک

ببینید همه ما رفتارهایی از همسرمان یا خانواده می بینیم که حرفی نمی زنیم، درباره آن صحبت نمی کنیم.

شاید دیدگاه مان این است که کوتاه بیاییم.

شاید چون ابتدای زندگی همسرمان را خیلی دوست داریم یا احساسی هستیم، مشکلات مهم جلوه نمی کند. 

یا شنیده ایم که ادامه زندگی گاهی به کوتاه آمدن بستگی دارد. بله این هم درست است، نه همیشه.

اما بعد ها اهمیت پیدا می کند.

در مورد کوتاه آمدن صحبت می کنیم.

بعدها دو اتفاق می افتد:

می فهمیم که مسائل مهم را روی هم تلمبار کردیم، یعنی یک سری چیزها دیدیم حرفی نزدیم و در اصل توی خودمان ریختیم.

ایراد اینجاست که این مسائل روی هم جمع می شود

و بعد وقتی اختلاف نظری را می خواهیم حل کنیم راجع به اختلاف نظر حرف نمی زنیم

بلکه در مورد این حرف می زنیم که من هم می توانستم خیلی از این مشکلات را ببینم و ندیدم(یعنی تو هم اختلاف نظر را نبین، مشکل را نبین)

به جای اینکه پاسخی به مشکل بدهیم،

تلاش می کنیم همسر را ترغیب کنیم او هم رویه ما را دنبال کند.

بعد اگر مشاور بگوید این درست نیست الان باید پاسخ به اصل موضوع اختلاف نظر بدهی، میگه باشه منم از الان به بعد دارم برات.

خب این رفتاری نیست که انتظار می رود.

چرا این اتفاق می افتد؟

مشکل این جاست که حالا نمی توانیم روی مشکل متمرکز شویم

می رویم به سمتی که حساب مان را صاف کنیم و این یعنی لج بازی.

چون قبلاً کوتاه آمدیم… احساسی بودیم…

فکر می کردیم چون ما در مورد مشکلی حرف نمی زنیم پس همسرمان پر رو شده!

کسی پر رو نمی شود؛

پر رویی او از دید ما، حرف نزدنهای ماست.

خب، اینکه ما از چیزی بگذریم و به همسرمان بگوییم من فکر می کنم علت اینکه در مورد فلان موضوع چیزی به تو نگفتم این است که تصورم اینه که نمی شود به هر چیزی گیر داد یا اهمیت داد،

چون زندگی مسائل مهمتر دارد، برای همین چیزی نگفتم.

زیر و بم های ناخودآگاه

باید بفهمیم برای چی این رو می گوییم؟

احساسی هستیم؟

خیلی ببخشید خر کردن نفر مقابل!؟(عمدی)

کوتاه آمدن؟

اگر آگاهانه و حرف خودمان است و اصلا ما را اینطور آدمی می شناسند که عبور می کنیم به سادگی،

باید جفت خودمان را در اصل پیدا کنیم و همسرمان هم اینگونه باشد یا ظرفیت نگاه ما را داشته باشد.

و اینکه ما این دید را داریم(واقعی) بیان کنیم.

توجه مخاطب را به این نکته جلب می کنم که همه حرف سر این است که بدانیم چه می خواهیم؟ کجا و چه چیزی را باید بیان کنیم؟

کجا از چیزی بگذریم؟

ما اگر از چیزی می گذریم قرار است این گذشتن به خاطر خودمان باشد نه اینکه بعداً از این گذشتن توقع ایجاد شود.

کوتاه آمدن

بر سر مسائل مهم کوتاه آمدن معنی ندارد.

اگر بگویید یعنی چه؟

پاسخ می دهم پس هنوز آماده ازدواج نیستید ، حضوری به کلینیک مراجعه کنید تا درباره آن پاسخ بدهم.

باید این حال، این پاسخ هست که سوزنمان اگر گیر کند روی هر چیزی، یعنی کوتاه نمی آییم.

شاید اینگونه بهتر بتوانم کوتاه آمدن را تعریف کنم.

یک مثال؛

آمده ایم خانه و خسته هستیم و همسرمان نیم ساعتی است پای تلفن با دخترخاله اش صحبت می کند، می گذریم(کوتاه می آییم)

همین صحنه چند بار تکرار شده، حرف نمی زنیم(کوتاه آمدن اشتباه)

اگر آدمی هستیم(خودشناسی) که دوست داریم وقتی به خانه می آییم همسرمان به ما توجه کند و با چنین صحنه ای مواجه هستیم

پس از اینکه این صحنه تمام شد، همان شب، شب بعد راجع به چیزی که دیده ایم و اینکه چه انتظاری داریم صحبت می کنیم

(کار درست انجام داده ایم)

(فن انتقال مطلب مهم است)

چه زمانی به مشاور و زوج درمانگر مراجعه کنیم؟

اگر همسرمان نپذیرد برآشفته شود با تصور اینکه خیلی خوب گفته اید حتی عاشقانه، باید به زوج درمانگر مراجعه کنید.

برخی همسران استاد این موضوع هستند که درست جایی که ما توجهی برایمان مهم است، اذیتت کنند.

یا اینها شخصیتهای نابالغ هستند زیرا درست در جایی حساس دست روی موضوعی مهم می گذارند.

آدم بالغ مشکل را می بیند و در مورد آن حرف می زند.

و تلافی نمی کند.

از دید یک مشاور خانواده خوب و نکته بین یا زوج درمانگر عمده ترین مشکل زوج ها این است که چیزی که دیده اند را به جای بیان، یا در دل می ریزند! یا تلافی می کنند.

هر دو اشتباه است.

 

Leave a Reply

Your email address will not be published.Required fields are marked *

2 + 6 =

Instagram
Call Now Button