مشکلات با خانواده همسر
شوهرم، خیلی خوبه؛ هر کی می بینه میگه از شوهر شانس آوردی، مرد واقعاً خوبیه، اما به خانواده اش که میرسه عوض میشه! این خلاصه ای است از مشکلات با خانواده همسر
و فقط یک نکته است از هزاران نکته ی پس از ازدواج!
درست است؛
اتفاق عجیبی نیفتاده و کسی دروغ نگفته تنها شما با بخشی دیگر از حقایق زندگی مواجه شدید.
قرار نیست فکر کنید آن شناختی که شما از همسر در دوران پیش از ازدواج بدست آورده اید با شناختی که بعد از ازدواج به دست می آورید، برابری کند.
چون شوهر شما به غیر از اینکه نقش همسر شما را دارد باید بداند با نقش “فرزندِ مادر” چطور کنار می آید!
آیا بند نافِ روانی اش همچنان وصل است؟
و حتی معتقد است پدر و مادر تکرار نمی شود!!!؟
یا موضوع چیز دیگری است و نمی داند باید با رفتار مادرش از یک سو و رفتار همسرش از سویی دیگر چطور برخورد کند.
پیشنهاد زوج درمانگر
من همیشه گفته ام که دو سه سال اول زندگی، مرحله ی قلق گیری است.
بنابراین صبور باشید.
در صورت شدید بودن واکنشها از سمت مادر شوهر، حتما به همراه همسرتان به زوج درمانگر و مشاور خانواده مراجعه کنید.
پس از مرحله ی صبر، نیاز به آموزش و واقع بینی دارید.
منظور از آموزش اینکه بدانیم چطور با مشکلات شوهر و خانواده اش برخورد کنیم.
و منظور از واقع بینی این است که بدانیم همه خانم ها به عنوان عروس مشکلاتی را با خانواده همسر تجربه می کنند
و لزوماً دو سه سال نخست زندگی اوضاع رو به راه نیست.
و ممکن است ندانیم در خانواده شوهرمان، مادر چه جایگاهی دارد؛ یک مادر کنترل گر می تواند فاجعه درست کند.
خب، همه ی اینها را نمی دانیم؛ و نمی شود کنترل کرد، پس باید روی توانایی خودمان برای جواب دادن و مدیریت اوضاع( و نه پرخاشگری) حساب باز کنیم.
اگر می گوییم که بلد نیستیم، نگران نباشید یاد خواهید گرفت.
منظور اینکه شوهر را نمی شود تحت فشار خودتان و مادرش قرار دهید.
شما احتمالاً با این شرایط مواجه هستید که پسری را که تنها همدم مادرش بوده را از او گرفته اید.
از همین جاست که دید مثبتی نسبت به عروس وجود ندارد(البته از سمت خانواده پسر)
پسر می خواهد ازدواج کند مادرش هم که می گوید من هم خوشبختی پسرم را می خواهم(خیر سرش)
حالا این پسر هست که باید ثابت کند چند مرده حلاج است!
او هم باید نشان دهد به مادرش که زندگی اش مستقل شده و جلو زبانش را بگیرد.
ولی همانطور که گفتم عروس هم باید مهارت لازم را در برخورد با مادر شوهر کسب کند.
گاهی فاصله ی جغرافیایی کافی است.
ولی در نهایت باید شگرد ارتباط با مادر شوهر را یاد بگیرید.
اما یک چیز را قطعی بیان می کنم و سر این موضع شدیداً پافشاری می کنم به هیچ وجه وارد آپارتمانی که خانواده شوهر ساکن هستند نشوید!
